مناجات با امام زمان عجل الله تعالی فرجه
بی تو گذشت آن هـیجانـی که داشتیـم آن عشق پـر شـرار نهانی که داشتیم روزیّ مـا نـبــود بـبـیــنـیــم شـاه را نـاکـام مـاند عـمـر جـوانی که داشتیم دارد به سمت قبـر مرا میکشد کسی طی شد بـدون یـار زمانی که داشتیم حتی "دعای عهـد" مرا با وفا نـکـرد سـمت گـنـاه رفت، تـوانی که داشـتیم از بس زبانمان به دعـای تو لب نزد "لکنت گرفت بی تو زبانی که داشتیم" از بس گناه روی دلم را سـیـاه کـرد پنهان شد آن عیار عـیـانی که داشتیم این گرگ نفس آمد و ما را به خاک زد با دوری از حضور شبانی که داشتیم بی تـو چـقــدر زنـدگـی مـا تـبـاه شـد مرداب شد همین جَـرَیانی که داشتیم با دوری از توعمر به دردی نمیخورد آجر شده است لـقمـۀ نـانی که داشتـیم |